چرا انقلاب کردیم؟
آرام صحبت میکند من هم اما سریع میرسیم به میدان تجریش[2]. پیاده میشوم ، دست میدهد من هم ، با پیرمرد خداحافظی میکنم و در میان انبوه آهن آلات شهر گم میشود، من هم . دیر امده بود زود رفت ، کم صحبت کردیم و خیلی حرفها نزدیم ( مثلا نگفتم که امروز سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی دفاع از اصل مقدس خانواده و عفاف هست ولی ما در زمان محمد رضا جشن شیراز رو داریم که در حضور سفرای خارجی به عنوان نمایش و انبساط خاطر حضار دو نفر بر روی سن عمل قبیحی را انجام میدهند که سفیر یکی از کشورهای اروپایی که خود در فساد یدی طولا دارند میگوید اگر این عمل در کشور ما انجام میشد چه آشوب ها که نمیشد یا مثلا تئاتری در طهران برگزار شد که در خیابان دو نفر ... که وقتی به شاه خبر میدهند کاملا بی تفاوت برخورد میکند البته از کسی که در جوانی به او تجاوز جنسی شده انتظار دیگری هم نیست و در باب عدالت به او نگفتم وقتی در اوایل انقلاب به روستای بشاگرد میروند مردم جلوی ماشین جهاد علف میگیرند اما امروز وقتی در شهری کوچک جهادی میروم با زمین چمن مصنوعی مواجه میشوم که آن روزها خوابش را هم نمی دیدند البته تا هنوز هم بعضی در کپر زندگی میکنند و فقیرند و باید این روند ادامه پیدا کند . به اونمیگویم محمد رضا را انگلیس ها خود انتخاب کردند و امروز ما خودمان برای خودمان تصمیم میگیریم ، به او نمیگویم که این همه پیشرفت زیر چکمه های استعمار به ثمر نشسته ) واصلی ترین نکته را هم به او نگفتم ، نکته ای که وقتی به مردم میگویم مثل آدم های گیج و منگ فقط نگاهم می کنند ، خیلی ناراحت میشوم چون کسی حرفم را نمیفهمد و فقط نگاهم میکنند و باز به نکته های سطحی که در شهر دیده اند برمیگردند[3] .
انقلاب اسلامی ایران بزرگترین انقلاب قرن حاضر به قول بعضی ها و به نظر من بزرگترین تحول بشری بعد از عهد پیامبر اسلام و امیر المومنین( صلی الله علیهما ) است که به گفته بنیانگذارش مقدمه سازی است برای ظهور مهدی موعود [4].
اسلام شیعی ناب بعد از گذشت قرن ها از عهد رسول الله دوباره به حکومت برگشته و این حکومت شاید تنها حکومت مشروع بعد از آن دو حکومت است [5] که با دست ولی خدا اداره میشود .
اگر به شرایط تاریخی نگاه کنیم باید بگیم که انقلاب اسلامی در زمانی بوجود آمد که دین از تمام مناسبات اجتماعی کنار گذاشته شده بود و به دین بعنوان وسیله ای برای آرامش نگاه میشد[6] و این انقلاب بزرگ اسلامی بود که دین رو به تمام مناسبات اجتماعی وارد کرد مثلا میتونید برای فهم این قضیه به تفاوت توسعه غربی و الگوی اسلامی-پیشرفت توجه کنید تا بیشتر درک کنید حرف هایی را که میگویند : تمدن دینی[7] و تمدن سکولار[8] رو به سوی دو قبله دارند .
اگر تفاوت کشور و تمدن را در تامین نیاز تمدن توسط پتانسیل های بومی خودش ببینیم ، انقلاب اسلامی داعیه دار احیای تمدن دینی است که آئینه آن عهد پیامبر اسلام و امام علی (سلام الله علیهما) است و به طور ناقص در سده های قبلی اجرا شده که تحت عنوان تمدن اسلامی از آن یاد میشود ، تمدنی پیشرفته که حاصل آن امثال بوعلی ها و خواجه نصیرها است . تمدنی که با توطئه استعمار به فراموشی سپرده شده . تمدنی که کمی از آن برایتان میگویم شاید کمی به خومان بیاییم و این خودباختگی را کنار بگذاریم . بیمارستان هایی تمییز و پاکیزه که بخش های مختلف داشته و نه تنها رایگان بوده بلکه خرج سفر بیمار هم به او داده میشده و در قسمت اعصاب آن برای بیماران موسیقی های درمانی مناسب نواخته میشده در حالیکه در جنگ های صلیبی بیماران را در بیمارستان بر روی حصیر درمان میکردند و فضای بیمارستان آلوده بود ، گاه در اروپا مریضی واگیر شیوع پیدا میکرد و انبوهی از جمعیت را از بین میبرد . کتابخانه هایی با چند میلیون جلد کتاب در علوم مختلف که به لطف مغول ها بسیاریشان از بین رفت ، این در حالیست که بزرگترین کتابخانه اروپا اگر حافظه ام یاری کند کتابخانه شارلمانی بوده با چند هزار کتاب . علوم تجربی پیشرفته تا آنجا که نظریه مرکزیت زمین سده ها قبل توسط مسلمین زیر سوال رفته بود یا مثلا اولین عینک یا اولین طرح اولیه دوربین عکاسی توسط مسلمین ساخته میشود . طب مسلمین بسیار پیشرفته است و گاه شاهدیم دانشمندی ده ها کتاب فقط در خواص داروها دارد و رساله هایی بوده برای رژیم درمانی فقط ، رساله ها داشتند مسلمین در حوزه تورم پرده ی مغز و انواع التهابات پوستی و دردهای مفصلی و توصیف مراحل سکته مغزی و ... فقط فردوس الحکمه طبری 400 رساله در داروشناسی دارد ، گردش خون را اولین بار ابن نفیس کشف کرد. در فیزیک ابن هیثم کشف کرد که نور از چشم به اشیاء نمیخورد بلکه از اشیاء به چشم میخورد و جسم دیده میشود ، در شیمی اولین لابراتوآرها را مسلمان ابداع کردند و در آن به آزمایشات دقیق پرداختند ، رازی جیوه را به عنوان مسهل و الکل کشف کرد
و شاید هیچ کس باور نکند که مسلمین عمل جراحی آب مروارید انجام می دادند
تمام این مناسبات در کنار دین انجام میشد اما همین که به اروپا رفت دعوای معروف علم و دین بوجود آمد چون مسیحیت تحریف شده با علم تجربی در تضاد بود بنابراین دین به حاشیه رفت در اروپا و مسلمین هم کم کم ضعیف شدند تا امروز که به برکت امام خمینی رحمه الله جریان احیاگری دین و تمدن اسلامی میرود تا بار دیگر مسلمین شکوه قبلی خود را بازیابی کنند و این ما باشیم که گلوگاه علم و قدرت جهان را در دست بگیریم. حضرت امام جمله معروفی دارند با این مضمون که عظمت مسلمین آن بود که با یک سپاه کوچک دو امپراطوری بزرگ دنیا را شکست دادند.
اما در اصل هر قدر پیشرفت کنیم تنها در سایه ی عبودیت خداست که به جایی رسیده ایم و انقلاب اسلامی عهدی است که عبودیت خدای متعال را در سراسر زندگی اجتماعی جاری میکند[9] تا حیات طیبه را به جهانیان عرضه کند
جهانی که در ظلم و ستم غرق است و تمام ایدئولوژی های بشری ناکام شده اند از کمونیست گرفته تا سرمایه داری که امروز در غرب حاکم است و در حال سقوط.
امروز در غرب زن ارزشی جز بدن عریان ندارد و هر چند ثانیه شاهد یک تجاوز جنسی هستیم ، خانواده در حال فروپاشی است و یاس و افسردگی در اوج ، بحران های اقتصادی هم که پا روی نبض سرمایه داری گذاشته، نظامی حاصل ربا و پایمال کردن مستضعفان و اختلاف طبقاتی است ، اقلیتی که سرمایه دنیا را در دست دارند.
در آمریکا سالانه هزاران نفر از فرط سیری می ترکند درحالیکه در آمار ها دیده ام که دومیلیارد گرسنه داریم
در جنگ جهانی اول شاید حدود ده میلیون و در جنگ جهانی دوم حدود سی و پنج میلیون انسان کشته شد، جنگ های ویتنام و افغانستان و عراق
و ده ها معضل کلان دیگر...
در این شرایط انقلاب اسلامی با طرح اسلامی ناب محمدی انقلاب میکند[10] و سرزمین موعود خود را دینی یعنی عهد مهدی موعود (عج) قرار میدهد تا بار دیگر معنای عدالت را در مقابل سرمایه داری ، دین اجتماعی سیاسی را در مقابل سکولاریسم ، عقلانیت مادی معنوی را در مقابل عقلانیت محصور مادی ، اصالت کمال را در مقابل اصالت لذت ، انسانیت و ایمان و اخلاق را در مقابل قدرت و سود و لذت سرمایه داران در حوزه علوم انسانی، طبیعت را به عنوان آیت الهی در مقابل فاحشه ای که باید حداکثر استفاده را از آن برد و مهم تر آنکه عبودیت خدای منان را زنده کند
در واقع به قول ولی امر مسلمین "انقلاب ما پرتوی از عاشوراست"
پرتوی که پایه های کاخ های ظلم و ستم یزیدیان را سست کرده و ندای دادخواهی جهانیان را بلند و میرود تا این شجره طیبه ، حیات طیبه را در زندگانی بشر متجلی کند و انسان را به ملکوت پیوند بزند و عدالت و عشق و اخلاق و معنویت را زنده کند .
طبق پیش بینی یکی از موسسات استراتژیک آمریکا ، ایران در سال 2050 یکی از ابرقدرتها میشود که البته در افق چشم انداز رهبری این روند تا سال 2030 معین شده
امروز اشکالاتی وجود داره نه چندان کوچک که باید درسایه ایمان و صبر و جهاد برطرف بشه تا بتونیم بار دیگه تمدن اسلامی رو احیاء کنیم که بقول حضرت امام اسلام همه چیز دارد هم دنیا دارد هم آخرت و باید مسائل را فرعی اصلی کرد تا برای مسئله ای کم اهمیت چیزهای مهمی را از دست ندهیم
مسلما امروز تا مدینه فاضله انقلاب اسلامی فاصله زیاد است[11]و به قول امام روح الله امروز شمیمی از اسلام در این مملکت وزیدن گرفته و نکته اصلی اینجاست که امروز تازه افق های چشم انداز دارد ما براساس دین اسلام تنظیم میشود تا بتوانیم عدالت و آزادی و اقتصاد و... را در سایه اسلام نگاه کنیم و عینی کنیم و مسلما آینده از آن اسلام است و با تکیه بر سخن حکیمانه حضرت امام میتوانیم بگوییم این قرن ، قرن اسلام است
مسلما با انقلاب اسلامی تفکر جدیدی ارائه شد که نگاه نوینی به عالم و آدم داره و صحبت کردن در مورد این تغییر زاویه نگاه سالها وقت میگیره که باید از اهل فن سراغ گرفته بشه
در مورد انقلاب اسلامی هم آقای پارسانیا هم علامه مصباح یزدی کتاب های ارزشمندی دارند.
[1] . کنایه از زیر سبیلی رد کردن
[2] چقدر زود دیر میشود
[3] البته مشکل از من نیست چون توضیح دادن کلی این مطلب شاید نیم ساعت حداقل طول بکشه و درکش شاید با خوندن حداقل چندین کتاب
[4] بعضی استناد میکنن به حدیثی که هر حکومتی قبل از ظهور طاغوت و باطله که البته این حدیث توسط حضرت امام مورد تشکیک قرار میگیره
[5] البته حکومت های محلی در شمال کشور وجود داشته که بدست علما اداره میشده . طبق عقیده شیعه در عهد غیبت تنها نائب امام که فقیه جامع الشرایطه میتونه حکومت کنه و غیر از اون حتی اگر امثال کریم خان زند باشه طاغوته و حکومت اسلامی نیست . لازم نیست که اون حدیث رو یادآور بشم که مهم ترین رکن اسلام در میان نماز و زکات و ... ولایته ...
[6] دین در روانشناسی مردن بعنوان وسیله ای برای تامین آرامش نگاه میشود نه بیشتر ، اصولا وقتی انسان غربی از کار روزمره و بعد از رفتن به کاباره و قمارخانه به خانه آمد کمی هم دعا و ورد میخواند تا آرامش بگیرد .
در جامعه شناسی مدرن نیز دین یکی از ابعاد جامعه هست که در کنار سیاست و خانواده و ... نقش ایفا میکنه و البته حق دخالت در هیچ کدوم از ابعاد دیگه رو ابدا نداره مثلا سیاست دینی ، سیاستی که عین دیانت ماست در سیاست مدرن بی معناست و قدیس حق دخالت در دین را ندارد که البته برای جامعه غربی و دین مسیحیت شاید درست باشد ولی این تعریف برای تمدن دینی اسلامی بی معنا و نارساست
اصولا نگاه کارکردگرایی در فلسفه غرب فقط یه سود عمل نگاه میکنه مثلا اگر دین آرامش انسان رو تضمین کنه خوبه چون سود داره و فلسفه مدرن اصلا به درستی و نادرستی عمل نگاه نمیکنه و فقط به سود مادی فکر میکنه بنابراین میتونه کاباره رو با کلیسا جمع کنه
[7] دین در تمام مناسبات نیست ولی در تمام مناسبات دخالت داره که بسته به حوزه بحث نفوذ آن متفاوت است
[8] دین فقط در حوزه فردی مثال ساده و شاید کمی لوث آن که برای فهم میگم اینه که فرد در حوزه فردی نماز بخونه و در اجتماع بی حجاب ظاهر بشه یا نماز بخونه و با اسرائیل دوست باشه (سیاست خارجی سکولار)
[9] حتی کار کردن هم در اسلام اگر به انگیزه تامین خانواده باشد جهاد در راه خدا و مقدس است
[10] در جهانی که هیچ کس از دین انتظار انقلاب ندارد و دین را متعلق به سنت میدانند و آن را مربوط به گذشته میخواندد و اصولا انقلاب و دین را تناقضی غیرقابل حل میداند