چرا شنیدن موسیقی حرام است؟




این سوالیه که شاید برای خیلی از ما پیش اومده باشه ... من جواب این سوال رو تو 2 بخش گذاشتم امید وارم استفاده ببرید....

 

برای خواندن سوال و جواب به ادامه بروید....

 

 

 سوال: چرا شنیدن موسیقی حرام است؟ 

متن پاسخ: موسیقی موضوعی نیست که بتوان به سادگی در مورد آن قضاوت نمود، تأثیر موسیقی بر روح و روان انسان بسیار گسترده و حتی بعضاً ناشناخته است و انواع مختلف موسیقی ‏ها، در روح و روان انسان، آثار بسیار متفاوتی ایجاد می‏کنند. به همین خاطر نظر دانشمندان در مورد آنها، مختلف است.

بعضی از دانشمندان گفته‏ اند موسیقی به ویژه آهنگ‏های تند و حساس، تحریکاتی در اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک به وجود می‏آورد که در نتیجه تعادل اعصاب به هم می‏خورد و انسان دچار ضعف اعصاب می‏گردد. ضعف اعصاب امراض دیگری (از قبیل اختلال حواس، پریشانی، جنون، مشکل شنوایی و نابینایی، سل و غیره) به وجود می ‏آورد. به علاوه موسیقی به سبب ایجاد هیجانات روحی و مغزی گاهی به حمله و خفقان قلبی منجر می‏شود و باعث سکته و مرگ ناگهانی می‏گردد.

دکتر “ولف آدلر” پرفسور دانشگاه کلمبیا می‏گوید: “بهترین و دلکش‏ترین نواهای موسیقی، شوم‏ترین آثار را روی سلسله اعصاب انسان باقی می‏گذارد. اصولاً شنیدن موسیقی و کنسرت در اعصاب یک نوع اثر تخدیری ایجاد می‏کنند. گاهی آن چنان شدید است که شنونده را مانند افراد بهت زده می‏سازد و لذت فوق ‏العاده‏ای که افراد از آن می‏برند، از همین اثر تخدیری است. واضح است که این گونه تخدیرها زیان‏ های فراوانی دارد. آمار جنایت هایی که نمودار این حقیقت است، بسیار است.

یک مجله سوئیسی نوشت: جمعیتی حدودی 150 هزار نفر در میدانی گرد هم آمده بودند و پس از اجرای یک کنسرت آن چنان به هیجان آمدند که ویترین ‏ها را شکسته و مغازه‏ ها را ویران کردند و عده‏ ای زخمی و مجروح شدند.

در ایالت “لتیل راک” جوانی پیانو یاد می‏گرفت. نغمات موسیقی چنان در روح آن جوان هیجان ایجاد کرد که بدون دلیل از جای برخاست و با نوزده ضربه چاقو معلم خود را از پای درآود”.(1)

غیر از ضررها ضررهای اقتصادی نیز به واسطه موسیقی بر انسان و بر جامعه تحمیل می‏شود. هزینه ‏های سنگینی که امروزه خرج مجالس موسیقی و شهوترانی می‏شود، ضربه‏ های جبران ناپذیری به اقتصاد جامعه می‏زند و در عوض آن هیچ نفع چشمگیری به جامعه نمی‏رساند.

ضررهای اخلاقی مهم‏ترین ضررهای موسیقی‏ های تند است. اگر گناهان و آلودگی‏ هایی را که در مجالس موسیقی انجام می‏شود، به حساب آوریم، می‏فهمیم که موسیقی چه سهم بزرگی در به وجود آوردن ناپسندی‏ ها و پلیدی‏ ها دارد.

موسیقی با نغمه‏ های به ظاهر دلربای خود، لطمه‏ های وحشیانه‏ای به اخلاق و دین و فضیلت می‏زند. موسیقی مخصوصاً در محافل مختلط و به ویژه اگر خواننده زن باشد، جز شهوت‏ران و وقت کشی چیزی نصیب انسان نمی‏کند، در نتیجه مفاهیم مقدسی چون مروت، حیا، عفت، امانت‏داری، برادری، کوشش و فعالیت به فراموشی سپرده می‏شود.

گوش دادن مفرط به موسیقی انسان را از خدا غافل و دور می‏سازد و باعث جدایی انسان از معنویت و حتی جبهه‏ گیری در برابر مذهب و متدینان می‏شود.

امام صادق(ع) فرمود: الغنا یورث النفاق؛(1) غنا باعث نفاق می‏شود”.

پیامبر(ص) فرمود: “غنا و موسیقی در قلب، نفاق می‏کارد، همان طور که در زمینی به واسطه آب سبزی روییده می‏شود”.(2)

باز فرمود: “خداوند مرا مبعوث کرد تا رحمت برای عالمیان باشم و معازف و مزامیر (الات موسیقی و قمار) و امور جاهلیت را نابود سازم”.(3)

اگر موسیقی مطرب و شهوت‏زا و هجیان‏ انگیز باشد و انسان را به وادی شهوت‏رانی بکشاند، حرام است. البته اگر مطرب نباشد و فقط صدای مطلوبی باشد و در انسان ایجاد هیجان و حرارت شهوی نکند حرام نیست. اگر برخی از دانشمندان گفته‏ اند که موسیقی غذای روح است یا باعث شادی می‏شود، مرادشان همین نوع موسیقی است که مفسده‏ای نداشته باشد.(4)

اسلام مخالف شادی و شادمانی نیست و تفریحات سالم جزء برنامه‏ های یک مسلمان است، به همین خاطر گوش دادن به موسیقی آرام و مطلوب در حد محدود در بعضی اوقات خوب و پسندیده و شاید لازم باشد. اما باید دانست شادی و شادمانی تنها در گوش دادن به موسیقی منحصر نمی‏شود. ثانیاً درست است که موسیقی شادی آفرین است؛ اما گاهی ضررهای آن بیشتر از شادی لحظه‏ ای آن است، عادت به این گونه موسیقی‏ها در انسان ایجاد غفلت و سستی نموده و او را از خدا دور می‏سازد.

و از نماز و عبادت و مسجد و راز و نیاز خدا باز می‏دارد و بهترین ساعات عمر انسان را که ایام جوانی است از بین می‏برد.

جوانان باید با علوم و فنون مختلف آشنا باشند و با کار و تلاش و سازندگی، خود و جامعه را رو به تکامل ببرند. شادی‏های زودگذر و لحظه‏ ای چه دردی از فرد و جامعه برطرف می‏ نماید و چه مشکلی را حل می‏کند؟

پی‏ نوشت‏ها:
1 – میزان الحکمة، حدیث 15086?
2 – همان، حدیث 15091?
3 – همان، حدیث 15076?
4 – بیست پاسخ، ص 183، با تلخیص.

منبع:http://www.eporsesh.com