پرسشهایی پیرامون اوضاع آخر الزمان

 


پرسش: اینکه می گو یند جنگ و خو نریزی و بیماری شایع می شود و بسیاری از مردم هلاک می شوند موجب عدم امید به زندگی در زمان ظهور است آیا دو سوم می میرند ؟ و این مطالب صحیح است ؟ توضیح دهید ؟

پاسخ: سخن جنگ و خون‌ریزی‌ها در دو مرحله مطرح می‌شود:
الف. قبل از ظهور: در مورد جنگ‌های قبل از ظهور مطلب خاصی که از درجه اعتبار برخودار باشد بیان نشده است. بلکه به صورت کلی از مرگ و میر‌های زیاد و جنگ و کشتار خبر داده شده است. از این رو به زمان و مکان و گروه خاصی نمی‌توان اشاره کرد. به علاوه که این حوادث مربوط به اختیار انسان‌ها است و لذا انسان می‌تواند با برخی اختیار‌ها و انتخاب‌ها از بروز برخی حوادث جلوگیری کند. لذا...

برای خواندن ادامه به ادامه مطلب بروید...

 

پرسش: اینکه می گو یند جنگ و خو نریزی و بیماری شایع می شود و بسیاری از مردم هلاک می شوند موجب عدم امید به زندگی در زمان ظهور است آیا دو سوم می میرند ؟ و این مطالب صحیح است ؟ توضیح دهید ؟

 

پاسخ: سخن جنگ و خون‌ریزی‌ها در دو مرحله مطرح می‌شود:
الف. قبل از ظهور: در مورد جنگ‌های قبل از ظهور مطلب خاصی که از درجه اعتبار برخودار باشد بیان نشده است. بلکه به صورت کلی از مرگ و میر‌های زیاد و جنگ و کشتار خبر داده شده است. از این رو به زمان و مکان و گروه خاصی نمی‌توان اشاره کرد. به علاوه که این حوادث مربوط به اختیار انسان‌ها است و لذا انسان می‌تواند با برخی اختیار‌ها و انتخاب‌ها از بروز برخی حوادث جلوگیری کند. لذا در آیه قرآن به لوح محو و اثبات اشاره شده است.
البته اگر رویدادهای ناخوشایند واقعاً بخواهد رخ بدهد، اهل بیت به ما آموزش داده‌اند که با دعا و حرکت سنجیده بلا را از خود دور کنید تا در گروه نجات یافتگان باشید.
ب. هنگام ظهور: آنچه از مجموع روایات به دست می‌آید این است که چون حضرت حرکت خود را با تبلیغ و تبیین کامل شروع می‌کند اکثر قریب به اتفاق مردم با توجه به فطرت الهی خود، پیام و دعوت حضرت را می‌پذیرند، و جنگ و کشتار در مقیاس کوچکی رخ می‌دهد.
در مورد روایاتی که پیرامون جنگها و کشتار‌های مربوط به آخر الزمان و ظهور وارد شده، توجه به چند نکته راهگشا است:
الف. سند برخی از این روایات اشکال دارد و راویان آنها در مواردی اشخاصی دروغگو بوده‌اند لذا چنین روایت‌هایی قابل پذیرش نیست.
ب. تشدید ظلم و ستم در برهه ای از زمان طبیعی بوده و سابقه تاریخی هم دارد. وقتی به فرعون گفتند: از بنی اسرائیل فرزندی به دنیا می‌آید که پادشاهی و حکومت تو را از بین می‌برد؛ او ظلم و ستم بر بنی اسرائیل را شدت بخشید و حتی به دستور او زنان حامله را شکم دریدند و بچه‌ها را (جنین‌ها) از شکم مادران خارج کرده و کشتند.
در روایتی از امام صادق(علیه السلام)نقل شده است که بیش از بیست هزار زن حامله را شکم دریدند. خداوند در قرآن به فشار فراوان فرعون در آن روزگار اشاره کرده و بی حرمت شدن زنان و سر بریدن فرزندان را یادآور می‌شود. چنین رفتاری از کسانی که خداوند را به طور کلی فراموش کرده و فقط به فکر دنیا و منافع آن هستند، دور از ذهن و واقعیت نیست!! بنابراین شدت یافتن ظلم در روزگار نزدیک ظهور قابل پیش بینی است.
ج. با نگاه به طول تاریخ شیعه به دوره‌هایی بر می‌خوریم که فشار بر شیعیان بسیار فراوان بود. آنان به جرم شیعه بودن تحت شکنجه و آزار بودند و حتی برخی از بزرگان شیعه، فقط به جهت عقیده و مرام تشیع به شهادت می‌رسیدند. برخورد معاویه و حجاج در صدر اسلام و آل سعود(در اوایل قدرت یافتن) و صدام، از جمله مواردی است که نیازی به اثبات ندارد. کتاب‌های تاریخی مملو از ثبت چنین وقایع دل خراش است. شهید اول صاحب کتاب لمعه و شهید ثانی شارح کتاب لمعه، فقط به علت شیعه بودن به شهادت رسیدند. از این رو، امامان ما راه تقیه را پیش گرفتند و برای حفظ مکتب تشیع و جان شیعیان در بسیاری از موارد، سکوت کردند و به شیعیان دستور تقیه دادند.
وضعیت فعلی عراق ـ حتی پس از صدام ـ خود شاهد دیگری بر این ادعا است. بسیاری از کشتار‌ها مربوط به شیعیان مظلوم عراق است که تنها جرمشان آن است که پیرو مکتب شیعه‌اند. بنابراین کشتن اشخاص (به جرم شیعه بودن) در همین دنیای کنونی امر بعیدی نیست.
د. هر چند امامان معصوم(ع) برخی از وقایع ظهور را پیشگویی کرده و خبر داده‌اند؛ اما، ما را با امر «بداء» نیز آگاه کرده و اختیار انسان را در تغییر سرنوشت و امور خود یادآور شده‌اند. قرآن کریم در آیه یازدهم سوره رعد می‌فرماید:«خدا تغییر نمی‌دهد آن چه مربوط به قومی است مگر آن که خود انسان‌ها تغییر دهند». بنابراین نوع رفتار و اختیار انسان در چگونگی حوادث مربوط به آنها مؤثر است.
بر این اساس می‌توان منتظر امر ظهور بود و برای فرج امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)دست به دعا برداشت و برای زمینه سازی ظهورش تلاش کرد. حرکت اختیاری انسان‌ها در امر ظهور دخالت تمام دارد و می‌توان با حرکت‌های صحیح و ثبات قدم، در صراط مستقیم شاهد تعجیل در فرج آن بزرگوار بود. حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)خود در نامه‌ای برای شیخ مفید به این شرط مهم اشاره کرده، می‌فرماید:«اگر شیعیان ما ـ که خداوند آنان را در طاعتش یاری دهد ـ در وفای پیمانی که از ایشان گرفته شده اجتماع کنند و مصمم باشند؛ البته نعمت دیدار به تاخیر نمی‌افتد و سعادت ملآقات ما برای آنان با معرفت کامل و راستین نسبت به ما تعجیل می‌گردد.(بحار الانوار، ج53، ص176) پس می‌شود ظهور را درک کرد و برخی از این گونه حوادث نیز رخ ندهد.

 


پرسش
: جنگ ارماگدون در کجا و چه کشورهایی شرکت دارند ؟


پاسخ: دو تحقیق در این زمینه قابل بررسی و تبیین است:
برخی از دانشمندان، یکی از علایم ظهور امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)را وقوع معرکه جنگی در منطقهای به نام "هرّ مجدون" و به تعبیر روایات "قرقیسا" میدانند. این قضیه حتی در کتب اهل کتاب نیز به آن اشاره شده است. (رؤیای یوحنا، 16/16013؛ سفر زکریا، 14/1-5؛ کتاب مقدس ص 843).
اهل کتاب از یهود و نصارا این معرکه جنگی را بس عظیم و خطرناک می دانند که در پایان تاریخ بشر اتفاق خواهد افتاد.
"هرمجدون" کلمهای است مشتق از "هر" به معنای کوه، "مجدوّ" که اسم وادی یا کوه کوچکی در شمال فلسطین است. اهل کتاب گمان می کنند مساحت معرکه این جنگ از منطقه مجدو، در شمال فلسطین تا ایدوم در جنوب امتداد دارد (حدود دویست مایل)(شبکه معلومات،ص4).
آنان معتقدند: در این جنگ لشکری با حدود 400 میلیون نفر شرکت خواهند داشت. (شبکه معلومات ص2). لشکری که از عراق، ایران، لیبی، سودان و قفقاز در جنوب روسیه تشکیل شده است.(مجله الفکر الجدید، شماره 15 و16).
دکتر عبد الکریم زبیدی می گوید: "... این حادثه همان حادثه بزرگی است که قبل از ظهور امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)تحقق خواهد یافت و در روایات از آن به معرکه "قرقیسیا" یاد شده است. در آن واقعه میلیونها لشکر از آمریکا، اروپا، روسیه، ترکیه، مصر و دولتهای مغرب عربی و لشکریانی از شهرهای شام؛ یعنی، سوریه، اردن، لبنان، فلسین و اسرائیل شرکت خواهند داشت. همگی در منطقهای به نام قرقیسیا از بلاد شام با هم مواجهه خواهند داشت و سفیانی در این هنگام خروج خواهد کرد...".(مجله الفکر الجدید، 15 و 16).
کلینی به سند خود از امام باقر(علیه السلام)نقل کرده که به میسر فرمود: ای میسر! چه مقدار بین شما و قرقیسیا فاصله است؟ عرض کرد: نزدیک "شاطئ فرات" است. حضرت فرمود: "اما انه سیکون بها وقعة لم یکن مثلها منذ خلق الله تبارک و تعالی السموات و الارض و لا یکون مثلها ما دامت السموات و الارض مادبة للطیر تشبع منها سباع الارض و طیور السماء...".(کافی، ج8، ص245، ح451). آگاه باش که در آن مکان، واقعهای اتفاق خواهد افتاد که نظیر آن از زمان خلقت آسمانها و زمین از جانب خداوند ـ تبارک و تعالی ـ اتفاق نیفتاده است و نخواهد افتاد. آنجا محل پذیرایی پرندگان خواهد بود. درندگان زمین و پرندگان آسمان از آن سیر خواهند شد".
از مجموع روایات استفاده می شود که فرمانده عملیاتی این جنگ از جانب دشمنان اسلام، شخصی به نام سفیانی است. او کسی است که به کمک مراکز جاسوسی یهود و آمریکا، در میان مردم تفرقه انداخته و مردم را بر ضد شیعیان اهل بیت تحریک خواهد کرد و نیز بعد از پناه بردن امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)به کعبه با عدهای از یاران خود، در صدد مقابله با حضرت بر خواهد آمد که خود او با لشکریانش در منطقه ای به نام "بیدا" به زمین فرو خواهند رفت.
در همین جنگ است که بنیه یهود از هم پاشیده شده و بسیاری از آنها نابود خواهند شد. بخاری به سندش از رسول خدا(ص) نقل کرده که فرمود: " قیامت برپا نمی شود تا آن که شما با یهود بجنگید؛ در آن هنگام به حدی از آنان کشته خواهد شد که حتی سنگی که یک یهودی در آن پناه گرفته، می گوید: ای مسلمان! این یهودی است که در کنار من پناه گرفته، او را به قتل برسان".(صحیح بخاری، ج3، ص232).
بیان دوم:نبرد قرقیسیا:
سفیانی پس از سرکوب مخالفان، هدفی جز حمله به عراق ندارد. از این رو، با سپاهی بزرگ به سمت عراق رهسپار می شود. در میانه راه در منطقه ای به نام قرقیسیا(شهری در سوریه در محل اتصال رود خابور و فرات)، جنگی هولناک درمی گیرد و بسیاری کشته می شوند.
در تعدادی از احادیث پیشوایان دینی از جنگ "قرقیسیا" خبر دادهاند. امام صادق(علیه السلام)در حدیثی فرمودند: "ان لله مائدة [مأدبة] بقرقیسیاء یطلع مطلع من السماء فینادی: یا طیر السماء و یا سباع الارض، هلموا الی الشبع من لحوم الجبارین"؛"برای خداوند ودر قرقیسا سفرهای(غذایی) است. از آسمان ندا دهندهای آشکار می شود و آواز می دهد: ای پرندگان آسمان و ای درندگان زمین، بشتابید برای سیر شدن از گوشت ستمگران!"(نعمانی، الغیبه، ص389، ح63).
روایتی دو گروه درگیر این جنگ را فرزندان عباس و مروانی خوانده است، اما چهار حدیث دیگر سفیانی را یکی از طرفهای درگیری می دانند، از جمله حضرت علی(علیه السلام)فرموده است:
"یظهر السفیانی علی الشام ثم یکون بینهم وقعة بقرقیسیا حتی تشبع طیر السماء و سباع الارض من جیفهم..."؛"سفیانی بر شام غلبه میکند. سپس میان آنها در منطقه قرقیسیا جنگی در خواهد گرفت در آن جنگ، آن قدر کشته می شوند که پرندگان آسمان و درندگان زمین از مردارشان سیر می شوند".(عقد الدرر، ص87، باب 4، فصل2).
از میان روایات یاد شده، تنها این حدیث امام باقر(علیه السلام)از سند معتبری برخوردار است:
"... و یمر جیشه بقرقیسیا فیقتلون بها فیقتل من الجبارین مأة الف ... ؛ ... سپاه سفیانی به قرقیسیا می رسند و در آنجانبردی در می گیرد و از ستم گران صد هزار نفر کشته می شوند..."(نعمانی، الغیبه،ص392، باب 14، ح67).
از میان این روایات، به حدیثی که طرفهای درگیر جنگ قرقیسیا فرزندان عباس و مروانی برمی شمرد، به لحاظ خبر واحد بودن و ضعف سند و مخالفت با دیگر روایات، نمی توان اعتماد کرد. اما بر اساس روایت معتبر پیش گفته و سایر روایاتی که مؤید این حدیث اند، چند مطلب را می توان بیان کرد:
1. نبرد قرقیسیا واقع خواهد؛
2. یکی از متخاصمین، سفیانی است؛
3. دو طرف درگیری اهل باطلاند؛
4. این نبرد، تلفات انسانی فراوانی بر جای خواهد گذاشت؛
5. سپاه سفیانی، علی رغم تلفات سنگین، پیروز این نبرد است.
روایات به انگیزه این نبرد اشاره نکرده اند؛ اما این احتمال وجود دارد که نبرد یاد شده به دلیل مقاومت حاکمان آن سرزمین، در برابر زیاده خواهی های سفیانی باشد؛ چرا که سفیانی برای رسیدن به کوفه، تمام مسیر شام تا کوفه را تصرف خواهد کرد.
در روایات درباره طرف دیگری که در نبرد قرقیسیا می رزمد، چیزی نیامده است. همچنان که گذشت از روایات یاد شده تنها بر حق نبودن دو گروه متخاصم را می توان فهمید. در روایت معتبر دیگری امام باقر(علیه السلام)فرموده است:
"... کفی بالسفیانی نقمة لکم من عدوکم و هو من العلامات لکم، مع ان الفاسق لو قد خرج لمکثتم شهرین بعد خروجه لم یکن علیکم بأس حتی یقتل خلقا کثیرا دونکم ..."؛"... سفیانی برای عذاب دشمنان شما بس است و او برای شما یکی از علامات است. وقتی این مرد فاسق قیام کرد، باکی بر شما نیست که یک یا دو ماه درنگ کنید تا این که او تعداد زیادی از غیر شما را بکشد ..." (همان، ص417، باب 18، ح3).
این روایت هر چند به نبرد قرقیسیا تصریح نکرده، اما به قرینه سایر روایات، به احتمال فراوان درباره جنگ یاد شده خواهد بود، و بر این اساس، از این روایت فهمیده می شود که: طرف دیگر این نبرد نیز از دشمنان شیعه است.
به نظر می آید آن چه قابل پذیرش است، اصل وقوع درگیری ها است. اما در رابطه با جزئیات نمی توان سخن دقیقی گفت. باید توجه داشت که انسان بر اساس قدرت اختیار خود، می تواند امور را تغییر دهد، و قرآن و روایات به این نکته تصریح دارند.

 


پرسش
: در رابطه با زمینه سازی ظهور و فتنه های آخر الزمان لطف فرمایید چند کتاب معرفی نمایید .
پاسخ:
ارث می‌برند»(انبیاء، 105) و در جای دیگر می‌گوید: «وعده داده است خدا به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند، و عمل صالح انجام داده‌اند، این که خلافت زمین را به آنان واگذارد...»(نور، 55) شرط تحقق انقلاب مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)این است که ایمان و عمل صالح در پرونده‌ی افراد باشد تا انقلاب رخ دهد.
پیامبر فرمود: «کونوا دعاة الناس بغیر بألسنتکم؛ دعوت کننده مردم باشید به غیر زبان‌تان». امام صادق(علیه السلام)فرمود: «زینت برای ما باشید نه مایه آبروریزی». آیا گناه و ظلم، دعوت به مهدی است و مایه زینت و افتخار ائمه؟
هـ . وظیفه انسان حرکت به طرف کمال و کسب آن از طریق عبودیت و بندگی است. عبودیت و بندگی نیز جز در پرتو عمل به تکالیف الهی که وظایف فردی و اجتماعی انسان را در بر دارد، امکان پذیر نیست. خداوند در سوره عصر می‌فرماید: « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ* وَ الْعَصْرِ ...؛ تنها کسانی که ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند و هم دیگر را سفارش به حق و راستی بکنند از خسران و ضرر به دورند». خداوند از انسان می‌خواهد در گناه نماند و به سوی او رجوع کند: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً ؛ ای کسانی که ایمان آوردید! توبه کنید، همگی، توبه‌ای خالص». (تحریم، 8).
کوتاه سخن آن که خداوند انسان را در تعیین سرنوشت خود و جامعه، دارای تأثیر می‌داند و از او می‌خواهد برای اصلاح گام بردارد و خسته نشود و در چنین نگرشی، وعده ظهور را مطرح می‌کند. بنابراین انتظار منجی، به معنای صحیح آن، نه سکوت و تن دادن به ظلم است و نه کمک به فراگیر شدن ظلم، بلکه باید خواستار ظهور باشد و در این راه، تمام تلاش خود را به کار گیرد و اگر در این مسیر، نیاز به تشکیلات و حکومتی است که حرکت برای زمینه سازی را سامان دهد، برای تشکیل آن اقدام کند. طبیعی است که ظالمان و مفسدان نیز بیکار نخواهند نشست و به مقابله برمی‌خیزند. لذا جبهه ظلم، در نهایت درجه ظلم حرکت می‌کند و جبهه حق به اوج تلاش می‌رسد و در این زمان است که خداوند به مدد انسان‌های حق طلب می‌آید و با ظهور مهدی عزیز(عجل الله تعالی فرجه الشریف)کار ظالمان را یک سره می‌کند.


پرسش
: در مورد آینده جهان توضیح دهید.


پاسخ: درباره وضع جهان در آخر الزمان ـ به خصوص قبل از ظهور امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)ـ روایات بسیاری وارد شده است. بعضی از آن خصوصیات چنین است:
1. وضع حکومت‌ها؛ حکومت استبدادی و افراد ظالم‌اند و حکومت‌های ضعیف و زودگذر و متزلزل در رأس امور قرار دارند.
2. وضع دین؛ از اسلام و قرآن، فقط اسمی می‌ماند و مساجد، زیبا، اما بدون جمعیت (نمازگزار واقعی) است.
3. وضع اخلاق؛ عواطف انسانی ضعیف شمرده می‌شود و ترحم به هم وجود ندارد و انواع فساد‌های اخلاقی، به طور علنی در جامعه انجام می‌شود(بدون نهی و جلوگیری).
4. وضع امنیت؛ ترس و اضطراب فراگیر و راه‌ها نا امن است و جنایت‌های هولناک صورت می‌گیرد. مردم، آرزوی مرگ می‌کنند و مرگ‌های ناگهانی و زلزله و جنگ و فتنه و بیماری و مرگ زیاد می‌شود.
5. وضع اقتصاد؛ باران و محصولات کشاورزی کم می‌گردد و رود‌ها و چشمه‌ها خشک می‌شوند و گرانی و فقر و گرسنگی و عدم رونق تجارت و بازار، غوغا می‌کند.
البته در کنار همه این مشکلات، عده‌ای به وظیفه شرعی خود عمل می‌کنند و علم اسلام و انسانیت را بر پا می‌دارند و زمینه ظهور را فراهم می‌کنند. در آن زمان، ایران ـ به خصوص شهر مقدس قم ـ‌ پایگاه شیعیان و محل امید مردم خواهد بود. بنابراین، چنین نیست که همه، در ظلم و فساد فرو رفته باشند، بلکه عده‌ای، با زحمات فراوان، خود را حفظ می‌کنند و فروغ امید را در دل مردم روشن نگه می‌دارند.
بنابراین چون دوران غیبت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)در روایات، آخر الزمان نامیده شده است، می‌توان گفت: ما در آخر الزمان هستیم؛ مخصوصاً که بعضی از علایم یاد شده، در زمان ما وجود دارد. اما اگر منظور از آخر الزمان فقط چند سال قبل از ظهور حضرت باشد، چون وقت ظهور مشخص نیست، نمی‌توان گفت، که ما ، در آخر الزمان هستیم یا نه.

 


پرسش
: زمان آخر الزمان و رویدادهای آن به ترتیب کدامند ؟

برای پاسخ به این پرسش اینـــــــــــــــــــــــجا کلیک کنید