«حفظ غدیر به یاری شعر»

 

 

 

 

شعر شاعران نقش مهمی در حفظ غدیر در طول زمانهای ظلمانی داشته؛ چه قالب شعر پایدارتر است و مردم علاقه خاصی به آن دارند. از ساعتی که خطبه پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم پایان یافت، حسان بن ثابت اولین شعر را در حضور آن‏حضرت سرود و این الگوی روشنی برای شاعران شد تا در طول چهارده قرن با هنر خود غدیر را حفظ کنند و آن را به نسل‏های بعد برسانند.


جلوه ادبی شعر غدیر
یکی از جلوه‏های ادبی غدیر شعرهای بسیاری است که درباره غدیر سروده شده است. این اشعار که به اصطلاح «غدیریه» نامیده می‏شوند، بسیار مورد توجه بوده، کتاب‏های مستقلی برای جمع‏آوری آنها تألیف شده است.
جلوه ادبی دیگر غدیر نثرهای داستانی و حماسی درباره غدیر است که در به تصویر کشیدن غدیر نقش مهمی ایفا کرده است.

تدوین کتب شعر غدیر

 


برخی اشعار مربوط به غدیر جمع‏آوری، و این اسناد ادبی غدیر را به صورت مجموعه‏های تنظیم و عرضه کرده‏اند. برخی از این کتاب‏ها مستقلاً درباره اشعار غدیر است که نمونه‏هایی از آنها نام برده می‏شود:

عربی
1 . الغدیرُ فِی الکِتاب و السُّنَةِ وَ الأَدَب، علامه امینی؛
2 . شُعَراء الغدیر، مؤسسة الغدیر، بیروت؛
3 . الغدیرِ فِی الأَدَبِ الشَعْبی، حسین بن حسن بهبهانی؛
4 . غدیریات، علامه امینی، (برگزیده از الغدیر)؛
5 . غدیریات هادِفَة، سید طالب خرسان.

فارسی
6 . غدیر در شعر فارسی، سید مصطفی موسوی گرمارودی؛
7 . سرود غدیر، علامه سید احمد اشکوری، 2 جلد؛
8 . شعرای غدیر از گذشته تا امروز، علامه محمد هادی امینی، 10 جلد؛
9 . غدیر در شعر فارسی از کسایی مروزی تا شهریار تبریزی، محمد صحتی سردرودی؛
10 . پاسداران حماسه غدیر، پرویز عباسی؛
11 . بیعت با خورشید، اداره ارشاد خراسان؛
12 . در ساحل غدیر، احمد احمدی بیرجندی؛
13 . گلبانگ غدیر، محمد مهدی بهداروند؛
14 . دریا در غدیر، ثابت محمودی؛
15 . مهر آب خم، سید علی رضوی؛
16 . یک جرعه از غدیر، شعرای قم؛

اردو
17 . صهبای غدیر، شعرای هند؛
18 . ترانه غدیر، سید محمد رضا ساجد زید پوری.

آماری از کتب شعر غدیر
غدیریه‏های عربی در کتاب شریف الغدیر در یازده جلد به صورت جامعی تدوین شده‏است. هم‏چنین کتاب شعراء الغدیر را مؤسسه «الغدیر» بیروت در دو جلد تدوین و چاپ کرده است.
خطابه غدیر را عده‏ای از شعرای فارسی زبان به نظم آورده‏اند و در کتاب‏های سرود غدیر (2 جلد) شعرای غدیر از گذشته تا امروز (10 جلد) و غدیر در شعر فارسی از کَسائی مَرْوَزی تا شهریار تبریزی به صورت مبسوطی جمع آوری شده است.
هم‏چنین برای نمونه چهار عنوان چاپی از نظم فارسی غدیر ذکر می‏شود:
1 . خطبه الغدیر، اثر صغیر اصفهانی، با همکاری مرحوم عمادزاده.
2 . خطبه غدیریه، اثر میرزا رفیع، که در سال 1313ق در هند چاپ شده است.
3 . ترجمه (منظوم) خطبه غدیر خم، اثر میرزا عباس جَبَرُوتی قمی.
4 . غدیر خم، مرتضی سرافراز، 1348 ش.

شعر غدیر در پاسخ به ادعای معاویه
امیرالمؤمنین علیه‏السلام قصیده‏ای سرودند که یک بیت آن درباره غدیر خم بود و طی نامه‏ای آن را برای معاویه فرستادند:
وَ أَوجَبَ لی ِولایَتَهُ عَلَیْکُمْ     رَسولُ اللّه‏ِ یَوْمَ غَدیرِ خُمّ 
یعنی: پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم در روز غدیر خم ولایت خود بر شما را، برای من واجب کرد.
وقتی معاویه پاسخ امیرالمؤمنین علیه‏السلام را خواند گفت: «ای غلام، این نامه را پاره کن، تا اهل شام آن را نخوانند و به علی بن ابی‏طالب تمایل پیدا نکنند».

شعر غدیر در مجلس معاویه
روزی سه نفر از شعرا نزد معاویه جمع بودند: طِرِمّاح، هُشام مُرادی و محمد بن عبداللّه‏ حِمْیَری.
معاویه کیسه زری بیرون آورد و مقابل خود گذاشت و گفت: ای شعرای عرب، درباره علی بن ابی‏طالب شعری بگویید، ولی جز حق نگویید. من فرزند ابوسفیان نباشم اگر این کیسه را به کسی بدهم، جز آن‏که درباره علی حق را بگوید.
طِرمّاح برخاست و درباره حضرت ناسزا گفت. هشام مرادی نیز ناسزا گفت. عمروعاص به حمیری گفت: اکنون تو بگو، ولی غیر حق مگو. سپس عمروعاص به معاویه گفت: قسم یاد کرده‏ای که این کیسه را جز به کسی که درباره علی حق بگوید ندهی. معاویه گفت: آری.
حمیری برخاست و اشعار بلندی در مدح امیرالمؤمنین علیه‏السلام سرود که یک بیت آن درباره غدیر بود:
تَناسَوْا نَصْبَهُ فی یَومِ خُمٍّ     مِنَ الْباری وَ مِنْ خَیْرِ الاَنامِ 
یعنی: نصب علی بن ابی‏طالب علیه‏السلام را در روز غدیر خم از سوی خداوند و از سوی بهترین مردم به فراموشی سپردند. 
معاویه گفت: تو از همه راست‏تر گفتی! کیسه زر را تو بردار!

شعر فارسی غدیر

 


«عرش بر دوش غدیر»

در روز غدیر، عقل اول   ***    آن مظهر حق، نبیِّ مرسل 
چون عرش تو را کشید بر دوش   ***    آن‏گاه گشود لعل خاموش 
فرمود که این خجسته‏منظر   ***    بر خلق پس از من است رهبر 
بر دامن او هر آن که زد دست    ***    چون ذره به آفتاب پیوست 
«ولایت حیدر، لبخندِ فاطمه»
از ولایت‏عهدی حیدر، خدا تاج شرف    ***    بار دیگر بر سر زهرای اطهر می‏زند 
در حریم ناز و عصمت زین همایون افتخار    ***    فاطمه لبخند بر سیمای شوهر می‏زند 
سیدرضا مؤید
«غدیر، باب رحمت»
باز تابید از افقْ روزِ درخشانِ غدیر    ***    شد فضا سرشار عطرِ گل ز بستان غدیر 
موج زد دریای رحمت در بیابان غدیر    ***    چشمه‏های نور جاری شد ز دامان غدیر 
شـد غـدیـر خُـم تـجـلـی‏گـاه انـوار خــدا    ***    تا در آن‏جا جلوه‏گر شد نور مِصباحُ الهُدی 
آفرینش را بُوَد بر سوی آن سامان نگاه    ***    ما سوی اللّه‏ منتظر تا چیست فرمان اِله 
ناگهان خَتمِ رُسُل، آن آفتاب دین پناه    ***    بر فراز دست می‏گیرد علی را همچو ماه 
تا شنـاسـانـد به مـردم آن ولی اللّه‏ را   ***  «والِ مَن والاه» خواند، «عادِ مَن عاداه» را 
ای غدیر خم که هستی روز بیعت با امام  ***  بر تو ای روز امامت از همه امت سلام 
از تو محکم شد شریعت، وز تو نعمت شد تمام   ***   ما به یاد آن مبارک روز و آن زیبا پیام 
از ولای مُرتضی دل را چراغان می‏کنیم    ***   بـا علی بار دگر تجدید پیمـان می‏کنیم 
سیّدرضا مؤید
«مگریز از عهد روز غدیر»
بیاویزد آن کس به غدر خدای   ***    که بگریزد از عهد روز غدیر 
چه گویی به محشر اگر پرسدت    ***    از آن عهد محکم شَبَر یا شُبیر 
حکیم ناصرخسرو قبادیانی