عدم آگاهی و بینش کافی از فریضه نماز

عالم نبودن به محتوای نماز، درکپایین و بسیار اندکنسبت به تاثیر آن، عدم توجه به

جایگاه نماز در اسلا م، نداشتن انگیزه و هدفدر اقامه و برپایی آن، آشنا نبودن به اسرار

 

و فلسفه نماز ودرخواست امور مادی از خدا و عدم دست یابی به آن یکی از عواملی

است که جوانان را از این فرضیه الهی دور نگه داشته است. درگفته ها و نوشته های

بسیاری از آنان این نکته جلب توجه می کرد که ما نمی دانیم برای چه باید نماز خواند.

اگر نماز را نخوانیم چه می شود. با ترک نماز چه چیزی را از دست خواهیم داد و

ظاهرا مشاهده می شود آنان که نماز را برپا می دارند با کسانی که تارکنمازند فرقی

نمی کنند. اگرنماز باید در زندگی افراد موثر واقع شود پسچرا این اثر ملموسنیست و

چرا این مرزبندی را عملا ما نمی بینیم؟ مگر خدا به دو رکعت نماز ما محتاج است؟

جوان باید قلبش پاک باشد، انسان باید با دوستان و همسایگان و نزدیکان و همنوعان

خود رفتار شایسته ای داشته باشد. خدا این ها را از ماخواسته است. نه این که نماز

بخوانیم و در عین حال صد ها عمل ناشایست را مرتکب شویم. اصل این است که ما

انسان خوبی باشیم حال چه قائم به نماز باشیم یا تارک آن. پس ملا ک انسان خوب

بودن، نماز خواندن نیست بلکه دل و قلبی پاکداشتن است.همه این گفته ها حاکی از

آن است که شناخت لا زم و آگاهی کافی از فضائل نماز و جایگاه آن در اسلا م برای

کثیری از نوجوانان و جوانان حاصل نشده است.